موانع کارآفرینی در کشورهای جهان سوم

مرکز نوآوری و شتابدهی تیمی‌نو

کارآفرینی موتور توسعه اقتصادی است که بدون آن هیچ کشوری نمی تواند به توسعه ی اقتصادی دست یابد. در نظام اقتصادی توسعه یافته نوآوران، صاحبان فکر و ایده، سرمایه های اصلی یک بنگاه اقتصادی و از عوامل اصلی توسعه پایدار محسوب می شوند. سازمانها باید شرایطی را فراهم کنند که کارکنان و مدیران بتوانند استعداد وخلاقیت خودشان را بارور کنند و به راحتی فعالیت های نوآورانه خود را در جهت موفقیت سازمان به اجرا درآورند.کارآفرینان با مهارتی که در تشخیص فرصت ها و موقعیت ها و ایجاد حرکت در جهت توسعه موقعیت ها دارند، پیشگامان حقیقی در تحقق این اهداف محسوب می شوند. بر خلاف کشورهای پیشرفته ، عوامل متعددی وجود دارد که مانع شکوفایی کارآفرینی در کشورهای کمتر توسعه یافته شده است .

سر منشاء اصلی عدم توسعه کارآفرینی در اینگونه کشورها عبارتند از :

1- مقررات دست ‌و پاگیر اداری : وجود بوروکراسی اداری و مقررات بعضاً زائد و وجود فشارهای درونی و خارجی تحمیلی بر برنامه‌ریزان اقتصادی موجب به وجودآمدن محدودیت‌های فراوانی در جهت نیل به ساده‌ترین اهداف اقتصادی می‌شود. چنین محیطی باعث سرخوردگی و حتی فرار کارآفرینان می‌شود که جایی برای بیان و ابراز ایده‌های خود نمی‌یابند و خود را درکمند بوروکراسی و روابط ناسالم سازمان‌های تصمیم‌گیرنده می‌بینند. به همین دلیل جزو جامعه بی‌تحرک و ساکن می‌شوند که شرایط و محدودیت‌ها چنین خواسته‌اند.

۲توقف به خاطر حفظ استانداردها

بسیار اتفاق می‌افتد که عدم توجه به یک نوآوری تنها به دلیل مغایرت با استانداردهای تعریف‌شده یک سازمان منجر به شکست یک ایده و سکون آن می‌شود و چه بسیار ایده‌‌های خلاقانه که اکنون در آرشیوها و بایگانی‌های سازمان‌های دولتی و غیر دولتی مسکوت مانده‌اند.

۳– خانواده و نگرش جامعه به کار: خانواده، فردفعال به جامعه تحویل می‌دهد و خانواده با توجه به فرهنگ حاکم بر جامعه و ارزشی که برای فعالیت و تولید قائل است، افراد را پرورش می‌دهد. خانواده و یا جامعه‌ای که بنیان آن استفاده از تلاش دیگران و تنبلی و کاهلی باشد، باعث می‌شود که افراد حتی کارآفرینان از همان ابتدا مسیر را به عکس پیموده و خواهان کسب درآمدهای هنگفت از طریق عرف جامعه باشند. به طور مثال فرهنگ حاکم بر کشور ژاپن در مورد کار و فعالیت این است: اول کار، دوم کار ، سوم زندگی ، چهارم قناعت در حالی که در بسیاری از کشورهای جهان‌سوم فرهنگ کار و کوشش در اولویت نیست و یا از اهمیت کمی برخوردار است.

۴– عدم توجه لازم به کارآفرینی و تولید : در بسیاری از کشورهای جهان‌سوم، حمایت‌های لازم از جهات مختلف از کارآفرینان نمی‌شود و به عکس مشاغل دلالی و واسطه گر ی و رانت‌خواری از رونق بیشتری برخوردار است و برای افرادی که در این بخش‌های که برای توسعه اقتصادی نافع نیستند بلکه عمدتاً مضر هم هستند، سودآوری بسیار بالایی دارد، بنابراین انیگزه‌های حرکت و تلاش کارآفرینان را که قصد خدمت به توسعه اقتصادی کشور را دارند کم‌رنگ و یا کند می‌کند.

تمامی کشورهای در حال توسعه به علت پایین‌بودن تولید وفعالیت ناکافی درگیر مسائل عمده‌ای چون بیکاری، تورم با نرخ‌های دورقمی، بیسوادی، بهره‌ وری‌پایین، کیفیت نامطلوب تولیدات، پایین بودن رشد اقتصادی، فساد اداری، تک‌ محصولی‌بودن اقتصاد، وابستگی‌اقتصادی، کسری تراز پرداخت‌ها و تراز بازرگانی، پایین بودن ارزش پول، فزونی واردات نسبت به صادرات، کم‌کاری بازدهی کم و… هستند که یکی از علل عمده بروز مشکلات ذکرشده، توجه نداشتن به کارآفرینی و کارآفرینان شایسته است.

5- عدم روحیه کار گروهی در بسیاری از کشورهای کمتر توسعه یافته ، مشاهده می شود که ،  کارگروهی معنای خود را از دست داده و اعتقادی به آن در صحنه واقعیت وجود ندارد. این مشکل در کشور ما در سطح بسیار بالایی قرار دارد . در ایران متاسفانه نه  تنها در بخش های اقتصادی که در سایر حوزه های سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و … انجام کار گروهی فوق العاده مشکل است

سخن پایانی

کارآفرینی تنها در صورتی می‌تواند موفق باشد که تمام موانع به خوبی برطرف شوند. مثال‌های زیادی وجود دارد که این موانع در اکثر موارد منجر به شکست استارت آپ‌ها می‌شوند. موانع یک مشکل نیستند، اما حل نکردن آن‌ها یک مشکل اساسی است. همیشه سعی کنید به دنبال راه حل‌هایی باشید تا از رسیدن به موفقیت در زمینه‌ی کسب و کار خودتان اطمینان حاصل کنید.